جمعه ۳۱ فروردین ۰۳

آرشیو دی ماه 1397

تحلیل ، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

۳,۰۶۳ بازديد

صرافی بیترکس در ۲۹ اکتبر اعلام کرد که به دنبال ایجاد پلتفرم بین‌المللی خود به‌منظور پذیرش راحت‌تر توکن‌های جدید و ارائه‌ی خدمات به مشتریان بین‌المللی خود است.

در اعلامیه‌ی بیترکس آمده است که در این پلتفرم بین‌المللی روند پذیرش یک توکن، کمتر از یک هفته به‌جای یک ماه طول می‌کشد. این چهارچوب تحت قوانین اتحادیه‌ی بین‌المللی اروپا و کشور مالت است.

ظرف ۱۲ ماه آتی، بیترکس قصد دارد که درخواست خود را برای ایجاد یک صرافی تحت مقررات خدمات مالی مالت، به‌منظور ایجاد یک صرافی با دارایی‌های دیجیتال ارائه کند.

در اطلاعیه‌ی قبلی بیترکس آمده است که با پیوستن به کشور مالت قصد دارد سرویس خود را به همه‌ی کشورها به‌جز ایالات متحده ارائه دهد:

در حال حاضر مشتریان مستقر در ایالات‌متحده می‌توانند از Bittrex.com استفاده کنند ولی اجازه‌ی دسترسی به صرافی جهانی بیترکس را ندارند.

بیترکس یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های آمریکایی، در سال ۲۰۱۳ ایجاد شده است. طبق رده‌بندی سایت Coinmarketcap، بر اساس میزان مبادلات روزانه این صرافی در رده‌ی ۴۳ ام قرار دارد.

در ماه سپتامبر بیترکس ۱۰ درصد از سهام شرکت پالادیوم که مبادله‌ی فیات و ارزهای دیجیتال را انجام می‌دهد را خریده است.

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

همچنین در ماه آگوست عضو انجمن فعال در دارایی‌های مجازی شد که با عضویت در این انجمن موظف است که از قوانین و مقررات ارزهای دیجیتال تبعیت کند.

بیشتر بخوانید: کره شمالی،‌ایران،‌کریمه،‌سوریه،‌و کوبا به‌صورت رسمی در لیست تحریم بیترکس!

منبع:cointelegraph

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین (halving) چیست؟

۳,۰۴۱ بازديد

شاید یکی از اصلی‌ترین دلیل‌های افزایش قیمت بیت کوین سخت شدن روز‌افزون استخراج آن است. روند استخراج بیت کوین در روز‌های اول پاداش استخراج به ازای هر ۱۰ دقیقه ۵۰ بیت کوین بود. به‌طور تقریبی هر ۴ سال این مقدار نصف می‌شود؛ که این فرایند را «نصف شدن پاداش استخراج» می‌گویند.

در روز‌های اولی که ساتوشی ناکاماتو اولین بلاکِ بلاک چین (Genesis Block) را استخراج کرد، پاداش استخراج هر بلاک در آن زمان ۵۰ بیت کوین بود که در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ به ترتیب به ۲۵ و ۱۲.۵ بیت کوین کاهش یافت. تخمین زده می‌شود نصف شدن پاداش بعدی سال ۲۰۲۰ به وقوع بپیوندد و میزان آن به ۶.۲۵ برسد.

فایده‌ی نصف شدن پاداش بلاک بیت کوین چیست؟

نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین (halving) چیست؟

وقتی‌که این فرایند به وقوع می‌پیوندد استخراج‌کنندگان پاداشی که به ازای ساخت هر بلاک جدید می‌گیرند نصف می‌شود بنابراین عرضه‌ی بیت کوین کاهش پیدا می‌کند. از آنجایی که در روند معمولی بازار معمولاً تقاضا افزایش می‌یابد یا حداقل ثابت است در نتیجه با کاهش عرضه، قیمت آن افزایش می‌یابد.

در نمودار زیرخط‌های عمودی سبزرنگ هرکدام زمان نصف شدن پاداش استخراج را نشان می‌دهند که به ترتیب در تاریخ‌های نوامبر ۲۰۱۲ و جولای ۲۰۱۶ به وقوع پیوستند.

میزان نرخ تورم و تعداد بیت کوین‌ها

 

همان‌طور که می‌دانید تعداد کل بیت کوین‌هایی که استخراج خواهند شد ۲۱ میلیون است که تا به امروز بیش از ۱۷ میلیون از آن استخراج شده ؛ ترسیمی که در زیر می‌بینید نرخ تورم بیت کوین و تعداد بیت کوین را نشان می‌دهد که به ترتیب با رنگ‌ها نارنجی و آبی نشان داده شده‌اند.

نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین (halving) چیست؟

همان‌طور که می‌بیند با کاهش پاداش استخراج بیت کوین نرخ تورم هم به صورت پله‌ای کاهش می‌یابد.

زمان‌بندی نصف شدن پاداش بیت کوین

این فرایند وقتی‌که ۲۱۰,۰۰۰ بلاک جدید ایجاد شود اتفاق می‌افتد، در حال حاضر آخرین بلاکی که ساخته شده است ۵۴۷,۸۶۱ امین بلاک است، با توجه به اینکه در ۴۲۰,۰۰۰ امین بلاک آخرین نصف شدن پاداش اتفاق افتاده است پس نصف شدن بعدی زمانی که بلاک ۶۳۰,۰۰۰ ام ساخته شود اتفاق می‌افتد.

آیا بعد از نصف شدن پاداش ماینرها دست از کار برمی‌دارند؟
سؤالی که برای خیلی‌ها پیش می‌آیند این است که باوجود مصرف برق بالا برای دستگاه‌های استخراج و…آیا اگر این پاداش نصف شود ماینرها دیگر به استخراج بیت کوین نمی‌پردازند؟

جواب این سؤال واضح است؛ با توجه به اینکه با هر بار نصف شدن پاداش قیمت بیت کوین وارد رالی صعودی شده است، می‌توانیم بگوییم ماینرها باهوش‌تر از این حرف‌ها هستند و تمام این محاسبات و احتمالات را در نظر گرفتند.

قیمت بیت کوین در اولین نصف شدن پاداش بلاک (۲۰۱۲)

پاداش قبل از نصف شدن: ۵۰ بیت کوین

پاداش پس از نصف شدن: ۲۵ بیت کوین

قیمت در روز نصف شدن: ۱۲.۳۵ دلار

۱۵۰ روز بعد از نصف شدن: ۱۲۷ دلار

نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین (halving) چیست؟

قیمت بیت کوین در دومین نصف شدن پاداش بلاک (۲۰۱۶)

پاداش قبل از نصف شدن: ۲۵ بیت کوین

پاداش پس از نصف شدن: ۱۲.۵ بیت کوین

قیمت در روز نصف شدن: ۶۵۰ دلار

۱۵۰ روز بعد از نصف شدن: ۷۵۸ دلار

نصف شدن بعدی در سال ۲۰۲۰  به وقوع می‌پیوندد

همان‌طور که در اعداد بالا دیدیم در هر بار نصف شدن پاداش، قیمت بیت کوین رشد مناسبی داشته است؛ بر اساس تخمین و احتمال، بلاک ۶۳۰,۰۰۰ در تاریخ آوریل ۲۰۲۰ استخراج می‌شود. سومین نصف شدن پاداش بیت کوین از دو مورد دیگر اهمیت بیشتری برخوردار است و شاید سرنوشت بیت کوین را در دهه‌ی بعد مشخص کند و به این سوال پاسخ دهد که آیا بیت کوین توانایی جایگزین شدن به‌جای پول را دارد؟

منبع: Bitcoinclock

نصف شدن پاداش استخراج بیت کوین (halving) چیست؟

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

۳,۰۴۶ بازديد

در اواخر سال ۲۰۱۷ مردم به طور ناگهانی و سریع با بیت کوین آشنا شدند، که بیشتر به دلیل سفته‌بازی کوتاه‌ مدت تازه واردانی بود که هیچ شناختی درباره اینکه بیت کوین واقعا چیست و چه‌کار می‌کند نداشتند، و فقط امیدوار بودند تا روند افزایش قیمت آن ادامه‌دار باشد تا بتوانند به‌آسانی و به‌سرعت به پول برسند.

توجه: این مقاله به افراد ناآشنا با فناوری ارزهای دیجیتال یک توضیح غیر فنی در رابطه با توانایی‌های بیت کوین ارائه می‌دهد. همچنین به‌منظور کوتاه‌تر شدن کلام، برخی از جزییات فنی و هشدارها از آن حذف گردیده است. هدف این مقاله ارائه توصیه به سرمایه‌گذاران نیست.

در برهه‌ای از زمان جستجوی جهانی گوگل برای بیت کوین از جستجوی کلمه ترامپ پیشی گرفت، که این دست آورد بزرگی به‌حساب می‌آید.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

برخلاف وجود این موج عظیم از علاقه نسبت به بیت کوین، می‌توان ادعا کرد که هنوز نظر بسیاری از افراد نسبت به بیت کوین یا کاملاً منفی، یا نسبتاً منفی یا بی‌تفاوتی محض است.

چنین شک و تردیدی قابل‌درک است. در نگاه اول، به نظر می‌رسد که بیت کوین هم یکی دیگر از اسباب‌بازی‌های خوره‌ی تکنولوژی است و از همان صنعتی آمده که پیش‌تر«نوآوری‌های» نه چندان خوبی مانند Google Glass، Yo، Soylent و Juicero را معرفی کرده است.

درواقع، بسیاری از مشتاق‌ترین طرفداران بیت کوین می‌گویند که آنها نیز در ابتدا دچار شک و تردید بودند و تصور این‌که چیزی شبیه بیت کوین بتواند روزی‌بخش مهمی از اقتصاد جهانی بشود وهم و خیال به نظر می‌رسید.

اما نادیده انگاشتن بیت کوین روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود. بیت کوین که مدام با حباب اقتصادی گل لاله مقایسه می‌شود و با نام «عروسک‌های بینی بیبی دیجیتالی» مورد تمسخر قرار می‌گیرد حدود ده سال است که پابرجاست و از صدها آگهی ترحیم زودهنگام جان سالم به در برده، متعلق به ده‌ها میلیون نفر بوده و ارزش سرمایه آن در بازار (market capitalization) حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است. اگر بیت کوین یک شرکت بود (که نیست)، امروز یکی از ۳۰ شرکت بزرگ دنیا می‌بود.

دلیل اصلی ترقی بیت کوین سفته‌بازی و طمع مرتبط با قیمت بود، اما این فناوری بسیار پیچیده‌تر از یک تعریف قیمتی ساده است.

آنچه تازه‌واردان ممکن است ندانند این است که تکنولوژی بیت کوین پایه و اساس نوعی سیستم مالی کاملاً جدید است که بخش قابل‌توجهی از مفروضات درازمدت ما درباره این‌که پول چیست و چگونه می‌تواند در آینده تغییر کند را به چالش می‌کشد.

البته با خواندن اخبار هیچ‌وقت از این موضوع آگاه نمی‌شوید. هر چه بیشتر با جزییات بیت کوین و چگونگی عملکرد آن آشنا شوید، بیشتر متوجه می‌شوید که درواقع اکثر روزنامه‌نگاران آگاهی بسیار کمی از بیت کوین دارند. به‌جز چند مورد استثنا، اغلب داستان‌هایی که در رسانه‌های جمعی در مورد بیت کوین بیان می‌شوند به‌طور شرم‌آوری بی‌اعتبار هستند. تعداد فراوانی از این داستان‌ها با تحقیق بسیارکم بیان می‌شوند و به نظر می‌رسد باقی تنها به بیان بخشی از حقیقت و استفاده از اطلاعات نادرست علاقه‌مندند تا بتوانند مباحث جنجالی تولید کنند (و تعداد کلیک و درآمد سایت‌های خبری را افزایش بدهند).

چه به دلیل فریب‌کاری باشد یا به دلیل غفلت، نتیجه نهایی تمام این گزارشات بی‌کیفیت در مورد بیت کوین این است که اغلب تازه‌واردان هرگز از تمام چیزهای جدید و هیجان‌انگیزی که توسط فناوری هسته بیت کوین ممکن می‌شود، آگاه نخواهند شد.

اولین دلیل خوب بودن بیت کوین چیست؟

امروزه، اگر کسی بخواهد به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده خود در یک کشور دیگر پول واریز کند، انتقال وجه الکترونیکی بین‌المللی از طریق شبکه پرداخت بین‌بانکی (سوئیفت) ممکن است از ۲ تا ۱۰ روز زمان ببرد و هزینه کل متوسط آن تا ۵۰ دلار باشد. باور کنید یا نه، ارسال وجه الکترونیکی بین‌المللی پول ممکن است آهسته‌تر و هزینه‌بر تر از ارسال همان مبلغ پول با بسته‌بندی فیزیکی و به‌صورت نقدی است.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

همچنین، اگر فرد پرداخت‌کننده یا دریافت‌کننده حساب بانکی نداشته باشد – هنوز در سطح دنیا بیش از ۲ میلیارد نفر فرد بزرگ‌سال وجود دارد که حساب بانکی ندارند – در این صورت ناچار به استفاده از شرکتی مانند Western Union خواهند بود که برای ارسال ۱۰۰۰ دلار مبلغی معادل ۹۵ دلار دریافت می‌کند. بدتر اینکه، معمولاً بیشتر افرادی ناگزیر به پرداخت این مبالغ گزاف می‌شوند که در طبقه کاری پایین‌تری قرارگرفته‌اند، حساب بانکی ندارند و ناچارند درآمد خود را برای اعضای خانواده‌شان در خارج از کشور بفرستند.

برای اولین بار در تاریخ هر فردی که دسترسی به اینترنت داشته باشد می‌تواند با استفاده از بیت کوین برای هرکس در هر کجای دنیا (حتی سیاره مریخ!) با هزینه پایین یا به‌صورت رایگان، خیلی سریع و امن هر مبلغ پولی را واریز کند.

این موضوع تنها یک فرضیه نیست. اتفاقی است که هرروز در شبکه بیت کوین روی می‌دهد.

بیشترین مقدار تراکنش بیت کوین در تاریخ در ۱۶ نوامبر سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد که مبلغی بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ بیت کوین بود. این مبلغ در آن زمان ارزشی معادل یک میلیون دلار داشت، در حالی که امروزه تقریباً برابر ۵ میلیارد دلار ارزش دارد. این تراکنش بلافاصله و بدون هیچ هزینه‌ای انتقال یافت و به انجام رسید و هیچ دولت یا بنگاهی (حتی اگر می‌خواست هم) نمی‌توانست این تراکنش را متوقف کند یا هزینه آن را افزایش دهد.

چرا بیت کوین متفاوت است؟

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

مهم‌ترین ویژگی بیت کوین به‌طور حتم مقاومت در برابر محدودسازی است، یعنی هیچ شرکت یا نهادی به‌تنهایی نمی‌تواند بیت کوین را کنترل کند.

بیت کوین می‌تواند در برابر محدودسازی مقاوم باشد زیرا تراکنش‌های آن را یک بانک یا شرکت کارت اعتباری انجام نمی‌دهد. بلکه، این تراکنش‌ها توسط گروه‌های مستقل استخراج بیت کوین صورت می‌گیرند که در سرتاسر دنیا گسترده شده‌اند و مدام برای اول شدن در انجام تراکنش‌های شما با یکدیگر رقابت دارند.

کمپانی‌هایی مانند VISA، بنک‌‌ آو امریکا، و پی پال شرکت‌های متمرکزی هستند که دفاتر مرکزی آنها در آمریکا واقع‌شده، بنابراین می‌توان آنها را تحت‌فشار قرارداد، از آنها شکایت کرد، به دادگاه احضارشان کرد و یا حتی اگر دولت آمریکا بخواهد، به‌اجبار تعطیلشان کرد.

ولی، بیت کوین به‌صورت یک شبکه جهانی غیرمتمرکز متشکل از ماینرهای مستقل فعالیت می‌کند، و هر چه یک چیز غیرمتمرکزتر باشد، کنترل یا تعطیلی آن توسط یک فرد یا گروه دشوارتر می‌شود.

به‌عنوان مثال، اگر دولت چین موفق بشود تمام کمپانی‌های استخراج بیت کوین در چین را از فردا تعطیل کند، مادامی‌که تعداد ماینرهایی که خارج از چین قرار دارند و مایل به انجام تراکنش شما باشند، هنوز هم می‌توان تراکنش بیت کوین انجام داد.

استخراج ارز دیجیتال ( ماینینگ) چیست؟ و چگونه سبب مقاومت بیت کوین در برابر محدودسازی می شود؟

استخراج‌کنندگان بیت کوین از سرخوش قلبی تراکنش‌های شما را انجام نمی‌دهند. بلکه، انجام این تراکنش‌ها برای آنها تنها وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است، هدفی که ماینرها دنبال آن هستند پاداش استخراجی معادل ۱۲٫۵ بیت کوین است (به ارزش ۱۲۵٬۰۰۰ دلار آمریکا با قیمت‌های فوریه ۲۰۱۸) که به ازای هر بلاک جدید که به بلاک چین افزوده می‌شود به‌دست می‌آید.

بلاک چین گزارش دائما موثق از هر تراکنش بیت کوینی است که تاکنون اتفاق افتاده است. در هرلحظه بیش از ۱۰٬۰۰۰ کامپیوتر به‌صورت داوطلبانه و برای امنیت و مقاوم‌سازی بیشتر در برابر محدودسازی، کُپی عینی بلاک چین را نگه‌داری می‌کنند. هر «بلاک» در بلاک چین درواقع مجموعه‌ای از تراکنش‌هاست (سایز بلاک بیت کوین حداکثر ۱MB است)، و به‌طور متوسط در هر ده دقیقه یک بلاک تراکنش جدید (به همراه پاداش ۱۲٫۵ بیت کوینی) استخراج‌شده و به بلاک چین افزوده می‌شود.

می‌توان استخراج هر بلاک را مانند یک مسابقه بخت‌آزمایی (لاتاری) در نظر گرفت. پاداش استخراج ۱۲.۵ بیت کوینی به ازای هر بلاک جدید «بردی کلان» محسوب می‌شود، و هر چه یک استخراج‌کننده در اجرای تراکنش‌های شبکه بیت کوین از توان محاسباتی و برق بیشتری استفاده کند، شانس بیشتری برای برنده شدن پاداش استخراج بلاک جدید خواهد داشت. فرایند استفاده از توان محاسباتی و برق به‌منظور انجام تراکنش و امن کردن شبکه بخشی از یک سیستم به نام «اثبات انجام کار» است.

قیمت بالارونده بیت کوین طی سال‌ها استخراج‌کننده‌های بیشتر و بیشتری را به خود جذب کرده است، که متعاقباً سبب می‌شود شبکه بیت کوین بیش‌ازپیش غیرمتمرکز شود. وقتی تعداد گروه‌های مستقل استخراج افزایش یابد و به لحاظ جغرافیایی پراکنده‌تر شود، تعطیلی تمام آنها برای دولت دشوارتر و گران‌تر می‌شود. درنتیجه بلاک چین بیت کوین تاکنون هرگز هک نشده است.

موردپژوهی ویکی‌لیکس در رابطه با مقاومت در برابر محدودسازی

سازمان به‌شدت بحث‌برانگیز ویکی‌لیکس یک موردپژوهشی عالی برای بررسی مقاومت بیت کوین در برابر محدودسازی دارد.

حامیان ویکی‌لیکس معتقدند که اگر افراد ضعیف، دارای قدرت فاش کردن شواهد مربوط به رفتارهای غیراخلاقی به‌صورت ناشناس باشند، در این صورت مؤسسات قدرتمند دارای احساس مسئولیت بیشتری خواهند بود.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

در این بین، منتقدان ویکی‌لیکس معتقدند که این کار امنیت ملی و روابط بین‌المللی را تهدید می‌کند، و معمولاً اینکه کدام کشور مورد هدف این افشاگری‌ها قرار گیرد (مثلاً آمریکا) یا نه (مثلاً روسیه) ناعادلانه انتخاب می‌شود.

در نتیجه‌ی این اختلاف‌نظر، در سال ۲۰۱۰ چندین کمپانی پرداخت‌کننده بزرگ جهان ازجمله ویزا (VISA)، مستر کارت (MasterCard)، بانک آمریکا (Bank of America)، پی پال (PayPal)، و وسترن یونیون (Western Union) ترتیبی دادند که مردم نتوانند از شبکه‌های پرداخت آنها به Wikileaks کمک کنند.

این قضیه ضربه محکمی به ویکی‌لیکس که یک سازمان غیرانتفاعی است و برای پابرجا ماندن به کمک‌های مردمی نیاز دارد وارد کرد. چنین انسداد مالی‌ای هیچ پایه و اساس قانونی‌ای نداشت و ویکیلیکس به‌هیچ‌عنوان به هیچ‌گونه جرمی متهم یا محکوم نشده بود. به نظر می‌رسد این انسداد کاملاً دل بخواه و مستبدانه بود. اما همین کمپانی‌ها هرگز لازم ندیدند که کمک‌های مردمی به گروه‌های ستیزه‌جو مانند کو کلاکس کلن (KKK) را مسدود کنند. حتی منتقدان ویکی‌لیکس علی‌رغم میل باطنی خود به‌ناچار پذیرفتند که این انسداد مالی الگوی خطرناکی برای آزادی پولی به‌جا می‌گذارد.

هرچند، با کمک از بیت کوین که هیچ شرکت یا دولتی نی تواند آن را مسدود کند، ویکی‌لیکس در سال ۲۰۱۱ موفق به دریافت کمک‌های بیت کوین شد که کمکی به پوشش هزینه‌ی فعالیت‌هایش بود. این امر یک پیروزی برای آزادی بیان محسوب می‌شد، و ضربه‌ای بود به دولت‌ها و شرکت‌های بزرگی که دوست دارند بر چگونگی خرج کردن پول شهروندان نظارت و کنترل داشته باشند.

ممکن است ویکی‌لیکس اهمیتی برای شما نداشته باشد یا حتی از آن خوشتان نیاید. اما مطمئناً یک سازمان غیرانتفاعی که موردعلاقه شما بوده و درگذشته به آن کمک مالی کرده‌اید را می‌شناسید. شاید سازمان موردعلاقه شما انجمن ملی سلاح آمریکا (National Rifle Association)، جان سیاه‌پوستان مهم است (Black Lives Matter)، حامیان ازدواج همجنسگرایان (Freedom to Marry)، فرزند آوری برنامه‌ریزی شده (Planned Parenthood)، یا علم‌شناسی (Scientology) باشد. هر چه باشد، چه احساسی خواهید داشت اگر روزی دولت یا بانکی از آرمان‌های آنها خوششان نیاید و شما و دیگران را از کمک به آن سازمان بازداشته و سبب ورشکستگی آن شوند؟

ورشکستگی همان خطری است که ممکن است روی دهد، و بااینکه محدودسازی دولت همواره یک تهدید محسوب می‌شود، بیت کوین محدودسازی مالی از سوی دولت‌ها را بیش‌ازپیش دشوار می‌سازد.

بیت کوین چگونه می تواند به افراد فقیر و بدون حساب بانکی کمک کند؟

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

اگر شما فردی از طبقه اجتماعی متوسط یا بالا باشید که در کشوری پیشرفته زندگی می‌کند، داشتن حساب بانکی را امری بدیهی می‌دانید. هرکسی را که می‌شناسید احتمالاً چندین حساب بانکی دارد، درنتیجه قادر خواهید بود از کارت‌های اعتباری استفاده کنید، خریدوفروش سهام انجام دهید، وام بگیرید و از اپلیکیشن های پرداخت مانند ونمو (Venmo)، اسکوئر کَش (Square Cash)، و پی پال (PayPal) استفاده کنید.

اگرچه ۲ میلیارد فرد بزرگ‌سال در سرتاسر جهان هستند که هنوز هیچ‌گونه حساب بانکی ندارند و حتی یک حساب ساده جاری یا پس اندازه نیز ندارند. این افراد برای انجام تراکنش‌های مالی روزانه خود به‌جای حساب بانکی به پول نقد وابسته‌اند، که علاوه بر این‌که کار دشواری است در هرلحظه این احتمال نیز وجود دارد تمام پس‌انداز فرد به سرقت برود.

دلایل بسیار زیادی وجود دارد که توجیه کند چرا افراد از بانک استفاده نمی‌کنند. ممکن است به این دلیل باشد که آنها به‌طور کلی به بانک اعتماد ندارند؛ یا به این دلیل که نمی‌خواهند کارمزد اضافه برداشت یا حداقل مانده‌حساب را پرداخت کنند؛ یا به دلایل بسیار دیگر.

بانک‌ها نیز به‌نوبه خود انگیزه بسیار کمی برای ارائه خدمات به افراد بدون حساب بانکی دارند. برای بانک‌ها بسیار به‌صرفه‌تر است که به افرادی «کم ریسک تر» دارای ثروتی باارزش خالص بالاتر که در مناطق شهری با تراکم بالا زندگی می‌کنند، خدمات خود را ارائه دهد. بنابراین افراد فقیر؛ افرادی که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند؛ و افرادی که به دلیل اشتباهاتی که درگذشته مرتکب شده‌اند مشمول شرایط داشتن حساب بانکی نمی‌شوند از لیست افرادی که از خدمات بانکی بهره می‌برند، خارج خواهند شد.

این موضوع تعجب‌برانگیز نیست و امیدی به تغییر آن در آینده نیز وجود ندارد. یک محدودیت بنیادی در سیستم مالی موجود وجود دارد که تضمین می‌کند که خدمات بانکی هرگز برای تمام افراد جامعه نخواهد بود – بلکه تنها برای قشری خاص می‌باشد.

بیشتر بخوانید: راهنمای یک مرد فقیر برای ماهر شدن در کسب سود از دنیای کریپتو

اولین موفقیت: شرکت ام-پسای کنیا

در این رابطه، یکی از بزرگ‌ترین نوآوری‌ها درزمینهٔ پول و «استفاده افراد بدون حساب بانکی از خدمات بانکی» از کشوری سرمنشأ گرفته است که بسیاری انتظارش را نداشتند: از کنیا. علی‌رغم داشتن سرانه تولید ناخالص داخلی‌ای (۱٬۵۰۰ دلار) معادل تنها یک چهلم سرانه تولید ناخالص داخلی آمریکا، کنیا به موفقیتی دست‌یافته است که پیش از آن هیچ کشوری به آن نرسیده بود – کنیا درزمینهٔ پرداخت با استفاده از تلفن همراه و بدون نیاز به بانک پیشگام شده و در سطح جهانی پیش‌قدم می‌باشد.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

در کنیا یک سیستم خدمات‌رسانی به نام ام-پسا (M-Pesa) وجود دارد که بزرگ‌ترین شرکت ارائه‌دهنده خدمات مخابراتی کشور آن را اداره می‌کند و با استفاده از این خدمات هر فردی قادر است به‌حساب تلفن همراه خود پول واریز کند و سپس آن پول را از طریق اس ام اس به هر شخص دیگری در همان شبکه موبایل واریز کند بدون این‌که حتی مجبور به برقراری تعامل با بانک شود.

از سال ۲۰۰۷ که این سیستم خدمات‌رسانی وارد بازار شد، ام-پسا در سرتاسر کنیا حاضر است و بیش از دو سوم افراد بزرگ‌سال در کنیا از این سرویس استفاده می‌کنند.

همچنین برای جمعیت محروم جامعه بسیار سودمند است. درصد افراد بدون حساب بانکی که از ام-پسا استفاده می‌کنند از ۲۱ درصد در سال ۲۰۰۸ به ۷۵ درصد در سال ۲۰۱۱ افزایش یافت، در حالی که تعداد حساب‌های بانکی در همین دوره تغییر چندانی نداشته است. دست رسی به سیستم ارائه خدمات مالی از طریق تلفن همراه مانند ام-پسا ۱۹۴٬۰۰۰ خانواده کنیایی را از فقر مطلق خارج کرد، خانواده‌های دارای سرپرست خانم بسیار بیشتر از خانواده‌های دارای سرپرست آقا از این خدمات استفاده کردند و مطالعات دیگر افزایش ۵-۳۰ درصد درآمد برای خانواده‌های کنیایی که از ام-پسا استفاده کردند را نشان می‌دهند. این جریان در شمول مالی و نوآوری یک موفقیت بزرگ به شمار می‌آمد، و پیش‌تر امید بسیار زیادی وجود داشت که موفقیت کنیا به‌سرعت در کشورهای دیگر تکرار شده و به سایر جمعیت بدون حساب بانکی در جهان سرایت کند.

اما این اتفاق روی نداد و سیستم ارائه خدمات مالی از طریق تلفن همراه در خارج از کنیا نتوانست به همان محبوبیت دست یابد. در نگاهی به گذشته درمیابیم که کنیا دارای ترکیب عالی حمایت دولت، تقاضای مصرف‌کننده مهارشده و توانایی اجرای ماهرانه طرح بود که تکرار آن در کشورهای دیگر دشوار بود.

بااینکه ام-پسا ثابت کرده که می‌تواند در دسترس میلیون‌ها نفر که بانک نتوانسته (یا نخواسته) به آنها خدمات ارائه دهد، قرار بگیرد و به آنها سود برساند، متأسفانه سیستم‌های ارائه خدمات پولی موبایلی مانند ام-پسا نیز درگیر همان محدودیت‌ها و موانعی هستند که بانک با آنها درگیر و به دنبال تغییر آنها است:

• نگرانی‌های مربوط به سود: ام-پسا توسط شرکت انتفاعی مخابراتی Vodafone اداره می‌شود، یعنی برای کسب درآمد باید هزینه ارائه خدمات خود را دریافت کنند و تنها در صورتی فعالیت خود را گسترش داده و به حوزه‌های جدید ورود می‌کنند که برای آنها سودآور باشد.

• محدودیت‌های جغرافیایی: کاربران ام-پسا تنها می‌توانند به سایر افراد عضو شبکه ام-پسا و در کشور خود پول واریز کنند.

• موانع زیرساختی: سرویس‌هایی مانند ام-پسا بایستی در هر کشوری که می‌خواهند فعالیت کنند زیرساخت‌های جدیدی بنا کنند، تأییدیه‌های قانونی از سوی دولت دریافت کنند، شبکه‌ای از «نمایندگان» محلی برای مدیریت واریزها و دریافت‌ها تشکیل دهند، و غیره.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

اما بیت کوین هیچ‌یک از محدودیت‌های ام-پسا (یا بانک) را ندارد:

• نگرانی سود ندارد: بیت کوین یک شرکت نیست. هدف کسب درآمد سه ماهانه ندارد، و سهام‌داری ندارد که آن را تحت‌فشار قرار دهد تا برای بهبود حاشیه سود، هزینه‌ها را بالا ببرد.

• هیچ محدودیت جغرافیایی وجود ندارد: بیت کوین ماهیتاً جهانی است، مثل اینترنت و مثل ایمیل. روش ارسال بیت کوین به ژاپن، یا آلمان یا آمریکا دقیقاً یکی است.

• هیچ مانع زیرساختی وجود ندارد: بیت کوین را می‌توان با استفاده از هر دستگاه متصل به اینترنتی ارسال یا دریافت کرد، بنابراین زیرساخت جهانی آن از قبل ساخته‌شده و به هیچ دولت، بانک یا شرکت مخابراتی نیاز ندارد.

آنچه ام-پسا آغاز کرده است را بیت کوین به سرانجام می‌رساند:

بیت کوین می‌توانست همان کاری که ویکی‌پدیا در رابطه با دانشنامه‌ها (دایره المعارف) و دست‌یابی به دانش و اطلاعات انجام داده است را در رابطه با پول و شمول مالی انجام دهد.

تقریباً حدود ۲٬۰۰۰ سال بود که دانشنامه‌ها تنها به‌صورت چاپ‌شده در دسترس بودند. معروف‌ترین آنها دانشنامه بریتانیکا بود، که نسخه چاپی کامل ۳۲ جلدی آن مبلغ هنگفت ۱٬۴۰۰ دلار ارزش دارد.

چاپ نسخه ۱٬۴۰۰ دلاری دانشنامه بریتانیکا در سال ۲۰۱۰ متوقف شد.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

سپس، در اوایل دهه ۱۹۹۰، یعنی هنگامی‌که استفاده از کامپیوترهای خانگی عادی‌تر شد، دانشنامه‌ها بر روی سی دی رام نیز در دسترس بودند. موفق‌ترین این دانشنامه‌ها، دانشنامه انکارتا محصول شرکت مایکروسافت بود، این دانشنامه با هزینه ۹۹ دلار در سال ۱۹۹۳ روانه بازار شد.

تغییر از نسخه چاپی به دیجیتالی سبب شد اطلاعات موجود در دانشنامه‌ها بیش از ۱۰ برابر (۱۴۰۰ دلار در مقابل ۹۹ دلار) در دسترس تر باشد. دیگر افراد متوسط جامعه نیز استطاعت خرید دانشنامه‌ها را داشتند.

دانشنامه‌ی انکارتای شرکت مایکروسافت (encarta) در سال ۲۰۰۹ متوقف شد.

بالاخره در سال ۲۰۱۰ ویکی‌پدیا، با ایده‌ای که در آن زمان مضحک به نظر می‌رسید، ظهور کرد و همه‌چیز را تغییر داد: برخلاف یک شرکت انتفاعی مثل دانشنامه برتانیکا که اساساً صدها ویراستار تمام‌وقت استخدام می‌کند، ویکی‌پدیا یک شرکت غیرانتفاعی است که به جامعه غیرمتمرکزی از میلیون‌ها داوطلب مشتاق در سراسر جهان برای ویرایش مجانی محتوایش وابسته است.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

امروزه ویکی‌پدیا پنجمین وب‌سایت محبوب جهان است و فقط بعد از گوگل، یوتوب، فیس‌بوک و بایدو قرارگرفته است. در فاصله تنها چندین دهه هزینه دسترسی به دانش و اطلاعات جهان از ۱٬۴۰۰ دلار به کاملاً رایگان تغییر یافت که در سرتاسر جهان و برای هر کس که دسترسی به اینترنت داشته باشد، قابل‌استفاده است.

فرقی نمی‌کند که مهندس نرم‌افزار در کالیفرنیا باشید با گوشی آیفون X هزار دلاری یا فردی از طبقه کارگر در هند با گوشی هوشمند اندروید ۴۰ دلاری، درهرصورت اولین جایی که هر فرد برای یادگیری موضوعات جدید به آن مراجعه می‌کند ویکی‌پدیا است.

در این مثال استعاری، اگر بانک را دانشنامه بریتانیکا (کم دسترس ترین) و ام-پسا را دانشنامه دیجیتالی انکارتا (در دسترس تر) در نظر بگیریم، بیت کوین ویکی‌پدیا خواهد بود (باقابلیت دسترسی در سرتاسر جهان). همان کاری که ویکی‌پدیا در رابطه بادانش و اطلاعات کرد، بیت کوین نیز یک چشم‌انداز اساساً متفاوت در مورد چگونگی کارکرد پول ارائه می‌دهد، و انجام کارهایی در این سیستم امکان‌پذیر می‌شود که در سیستم قبل به‌هیچ‌عنوان ممکن نبودند.

تجسم کنید که یک طلاساز در مغولستان بتواند یک گردن بند دست‌ساز را مستقیماً یه یک هیپستر در سانفرانسیسکو بفروشد؛ یک معلم در غنا بتواند مستقیماً اشتراک روزنامه نیویورک‌تایمز را برای کلاس خود خریداری کند؛ یا یک فرد ثروتمند ژاپنی بتواند مستقیماً در پروژه بعدی یک فیلم‌ساز مستقل آرژانتینی که شانس موفقیت بالایی هم دارد سرمایه‌گذاری کند.

تمامی این موارد به کمک بیت کوین امکان‌پذیر هستند (و در حال حاضر روی می‌دهند) – فقط کافی است شروع استفاده از آن را برای همگان ساده‌تر و آسان‌تر کرد.

بیت کوین هنوز به شکل نهایی خود نرسیده است

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

بیت کوین هنوز یک کودک است که تازگی ۱۰ سالش شده!

امروزه می‌توان بیت کوین را با اینترنت در اواسط دهه ۹۰، یعنی زمانی که هنوز از وب پورتال AOL برای چک کردن ایمیل‌های خود و از مودم‌های دیال آپ با صدای نوستالژیکشان استفاده می‌کردیم مقایسه کرد که به معنای واقعی کلمه ۱۰۰۰ برابر آهسته‌تر از سرعت اینترنت‌های پهن باند امروزی بود. در آن زمان تصور انجام کارهایی از قبیل تماشای مستقیم ویدئوهای نامحدود بر روی گوشی تلفن همراه به‌صورت رایگان (یعنی یوتوب) غیرقابل درک بود.

احتمالاً بیت کوین حالا که کُنش گری (اکتیویسم) و سیستم سیاسی ما شکست‌خورده است، می‌تواند به موفقیت دست یابد. این موفقیت از طریق اعتراض به مدیران طماع و به زندان انداختن آنها حاصل نمی‌شود بلکه از طریق از کار انداختن تدریجی صنعت آنها به‌دست می‌آید و بانک‌های بزرگ کم‌کم دارند متوجه این موضوع می‌شوند.

خوش‌بینان گمان می‌کنند که بیت کوین درنهایت تبدیل به ارز جهانی می‌شود –«پول بدون قانون» و بدون مرز. از سوی دیگر بدبینان بیت کوین معتقدند همان مؤسسات قدرتمندی که امروزه سیستم مالی جهان را کنترل می‌کند به‌راحتی در ایده‌های بیت کوین شریک می‌شوند، و نتیجه نهایی این است که همان گروه‌ها در قدرت باقی می‌مانند، تنها با استفاده از ابزاری دیگر.

عقیده شخصی من چیزی بین دو عقیده ذکرشده در بالاست. من انتظار ندارم که بیت کوین به این زودی‌ها تمام دنیا را در دست بگیرد، اما اینکه بیت کوین خدمات بیشتری، فراتر ازآنچه بانک‌ها مایل به ارائه بودند، به مردم (به ویژه افراد محروم از خدمات بانکی) ارائه می‌دهد را دوست دارم.

تغییر گسترده زمان‌بر است، و چیزهای کمی در این دنیا وجود دارد که تغییر آنها از تغییر سیستم مالی جهان دشوارتر باشد. حتی شرکت تجارت الکترونیک آمازون که بیش از ۲۳ سال سابقه دارد و یکی از مهم‌ترین شرکت‌های جهان است، تنها ۴ درصد خرده‌فروشی آمریکا را تشکیل می‌دهد.

شیوه استفاده از پول در ۱۰ و ۲۰ سال آینده احتمالاً با آنچه امروزه صورت می‌گیرد کاملاً متفاوت است، و احمقانه است اگر فکر کنیم که همان بانک‌های بزرگ و شرکت‌های اعطای وام و تسهیلاتی که بحران مالی وحشتناک سال ۲۰۰۸ را در جهان به وجود آورند قرار است این تغییرات را به وجود آورند.

به دنبال بحران سال ۲۰۰۸، مردم خیابان وال‌استریت را اشغال کردند و وزارت دادگستری ایالات‌متحده آمریکا (با بی میلی) پیگرد قانونی بنگاه‌های مالی و مدیران را آغاز کرد، اما چیزی تغییر نکرد. تعداد بسیارکمی از مدیران در وال‌استریت به جرم کمک به ایجاد بحران به زندان فرستاده شدند.

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

اما بعد از مدت‌های طولانی برای اولین بار است که از اینکه همه‌چیز می‌تواند به‌سوی بهتر شدن تغییر کند هیجان زده‌ام. من معتقدم، باوجود تمام سختی‌هایی که بیت کوین با آنها مواجه است، بزرگ‌ترین کمک بیت کوین به جامعه تاکنون این بوده که به ما کمک کرده آینده‌ای متفاوت و بهتر را ببینیم و بفهمیم که چنین آینده‌ای ازآنچه گمان می‌کردیم بسیار به ما نزدیک‌تر است.

تنها پرسشی که وجود دارد این است که چنین آینده‌ای از راه می‌رسد؟

در همین حال که شما در حال خواندن این مقاله هستید بسیاری از باهوش‌ترین توسعه‌دهندگان، کارآفرینان و دانشمندان علوم کامپیوتر به‌سختی مشغول کارند تا به بیت کوین کمک کنند که اگر ممکن است حتی شده یک روز زودتر پتانسیل‌های خود را عملی کنند.

شما هم می‌توانید یکی از آن افراد باشید.

منبع: medium

آیا نسبت به آینده بیت کوین بدبین یا از آن متنفر هستید؟ این مقاله را بخوانید !

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

۳,۰۲۹ بازديد

صرافی بیترکس در ۲۹ اکتبر اعلام کرد که به دنبال ایجاد پلتفرم بین‌المللی خود به‌منظور پذیرش راحت‌تر توکن‌های جدید و ارائه‌ی خدمات به مشتریان بین‌المللی خود است.

در اعلامیه‌ی بیترکس آمده است که در این پلتفرم بین‌المللی روند پذیرش یک توکن، کمتر از یک هفته به‌جای یک ماه طول می‌کشد. این چهارچوب تحت قوانین اتحادیه‌ی بین‌المللی اروپا و کشور مالت است.

ظرف ۱۲ ماه آتی، بیترکس قصد دارد که درخواست خود را برای ایجاد یک صرافی تحت مقررات خدمات مالی مالت، به‌منظور ایجاد یک صرافی با دارایی‌های دیجیتال ارائه کند.

در اطلاعیه‌ی قبلی بیترکس آمده است که با پیوستن به کشور مالت قصد دارد سرویس خود را به همه‌ی کشورها به‌جز ایالات متحده ارائه دهد:

در حال حاضر مشتریان مستقر در ایالات‌متحده می‌توانند از Bittrex.com استفاده کنند ولی اجازه‌ی دسترسی به صرافی جهانی بیترکس را ندارند.

بیترکس یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های آمریکایی، در سال ۲۰۱۳ ایجاد شده است. طبق رده‌بندی سایت Coinmarketcap، بر اساس میزان مبادلات روزانه این صرافی در رده‌ی ۴۳ ام قرار دارد.

در ماه سپتامبر بیترکس ۱۰ درصد از سهام شرکت پالادیوم که مبادله‌ی فیات و ارزهای دیجیتال را انجام می‌دهد را خریده است.

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

همچنین در ماه آگوست عضو انجمن فعال در دارایی‌های مجازی شد که با عضویت در این انجمن موظف است که از قوانین و مقررات ارزهای دیجیتال تبعیت کند.

بیشتر بخوانید: کره شمالی،‌ایران،‌کریمه،‌سوریه،‌و کوبا به‌صورت رسمی در لیست تحریم بیترکس!

منبع:cointelegraph

صرافی بیترکس پلتفرم بین‌الملی راه‌‌اندازی می‌کند

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

۳,۰۵۱ بازديد

قیمت بیت کوین پیوسته در حال تغییر بوده و در میان بحث‌های موجود درباره دستکاری قیمت و اینکه چگونه معاملات آتی بیت کوین قیمت آن را تحت تاثیر قرار داده است، جزئیات مهمی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.

این مطلب از یک مقاله انگلیسی ترجمه شده و نظر شخصی نویسنده متن اصلی در آن بیان شده است.

شاید بیت کوین طلای دیجیتال غیرمتمرکزی باشد که ذخیره سازی ارزش را برعهده دارد. اما دارندگان بیت کوین به شدت متمرکز هستند. طبق یکی از گزارشات جنجالی، حدود ۴۰ درصد بازار بیت کوین در اختیار کمتر از ۲۰۰۰ نفر قرار دار.

شاید علاقه به ارزهای دیجیتال و بلاک چین یک رویداد جهانی باشد، اما اکثر افراد میانسال هیچ‌گونه ارز دیجیتالی ندارند. با اینکه ممکن است در وب سایت‌های ردیت و فیسبوک گروه‌های بیت کوینی وجود داشته باشد که عموماً یا طرفداران سرسختی پشت آن هستند و یا یک جنبش نظیر طرفداران هادلینگ (HODL).  با همه این‌ها، چگونه می‌توان در اینترنتی که بر پایه تبلیغات و الگوریتم‌های زرق و برق دار بنا شده، چنین جریان بزرگی را جدی گرفت؟

یک نظر سنجی جدید از gallup نشان می‌دهد که تنها ۲ درصد از سرمایه گذاران آمریکایی دارای بیت کوین (BTC) هستند، اما ۲۶ درصد آن را تحسین می کنند! این بدان معنی است که بسیاری از سهامداران وال استریت و افرادی که پول واقعی در اختیار دارند، در وضعیت شک و تردید قرار دارند.

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

در حالیکه توکن‌های اوراق بهادار هوشمند در حال افزایش هستند و معاملات بیت کوین قطعاً تاثیر بسزایی بر قیمت بیت کوین دارند، اقلیت بسیار کوچکی از افراد وجود دارند که تقریباً بیشترین سود را از افزایش قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر آلت‌کوین‌ها به‌دست آورده‌اند.

پس برخلاف تصور عده‌ای از مردم، ICOها و صرافی‌های ارز دیجیتال در واقع به افزایش تمرکز زدایی کمکی نمی‌کنند.

نابرابری ثروت و ارزهای دیجیتال، همانند یک داستان ناگفته است

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

در دنیای آنلاین کارتل‌های ارز دیجیتال، نهنگ ها، نقشه‌های پامپ و دامپ و دستکاری گسترده در بازار از جمله کلاهبرداری، هک و جرائم سایبری و ناپدید شدن ICOها، برایتان جای تعجبی وجود دارد که چرا ارزهای دیجیتال در هند و چین ممنوع شده‌اند؟

ساتوشی ناکاموتو مرد جالبی است. اما بدون توجه به سقف خریدی که یک سرمایه‌گذار آلت‌ کوین می‌تواند داشته باشد، امروزه بسیاری از جوامع ارزهای دیجیتال، نابرابری ثروت را انعکاس می‌دهند. در واقع آنها صرفاً طرح‌های مشابه را با استفاده از آگهی‌های جدید و ایدئولوژی غلط تکرار می‌کنند. در اینجا عرضه و تقاضا رو به انحطاط گذاشته و به سرمایه داری مردگان تبدیل شده است.  تا حدودی قبول، ولی بیایید وانمود نکنیم که غیر از این است!

بر اساس نظر سنجی موسسه Wells Fargo، تنها ۲ درصد از امریکایی‌ها خرید و نگهداری بیت کوین را امتحان کرده‌اند.

شاید ناراحت کننده باشد اما مشخصاً اگر پول نداشته باشید، نمی‌توانید در شرایط امروز سرمایه‌داری و دموکراسی که می‌توانند توسط عوامل خارجی نقض شوند، کسب درآمد کنید. بیت کوین یک نماد است اما نهنگ‌های قدرتمند، به‌جای محصولات واقعی، جیب‌های ما را خالی می‌کنند و در مورد ICOها، حتی اگر SEC ارزهای دیجیتال را به عنوان اوراق بهادار قبول نکند، بسیاری از این پروژه‌ها، خود به خود و به راحتی، به‌دلیل طمعشان به فساد کشیده خواهند شد.

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

هرکسی که برای بخت و اقبال شخصی خود در بیت کوین و اتریوم سرمایه‌گذاری کرده است، نمی‌تواند در عقاید خود نسبت به این ارزها، محکم و استوار باشد. می‌تواند؟

پس از دیدگاه اخلاقی، می‌توان گفت که نهنگ‌ها، در حال خراب کردن تصویر جامعه ارزهای دیجیتال هستند. علاوه بر تکنولوژی ساخت یک ارز دیجیتال، مسائل مربوط به حکمرانی و مالکیت مهم‌اند. این چیزی است که ما در سال ۲۰۱۸ در حال یادگیری آن هستیم. لایه‌هایی برای مالکیت جمعی ما در مورد بلاک چین وجود دارد که هنوز به آنها پی نبرده‌ایم.

با تنها ۲۱ میلیون بیت کوینی که وجود خواهد داشت، حس و حال یک طرح پانزی یا هرمی به شما دست می‌دهد. درست است؟ می‌گویید که با توجه به این واقعیت، چگونه می‌توانم حرف‌های مایک نووگراتز (در مورد بیت کوین) و یا جوزف لوبین (در مورد اتریوم) را جدی بگیرم؟ البته نهنگ‌ها خواهان بازگشت سود سرمایه گذاری خود هستند. اما چه اندازه در عمل به حرف خود پیش خواهند رفت و چه کارهایی برای عملی ساختن حرف‌هایشان انجام خواهند داد؟ مهم نیست اگر من این افراد را دوست داشته باشم یا نه. واقعیت این است که آنها نهنگ‌های دنیای ارزهای دیجیتال هستند. یعنی آنها نمی‌توانند منابع واقع گرایانه‌ای باشند یا در بهترین حالت، آنها انحصار طلب‌های ارزهای دیجیتال از انواع مختلفند که با خودکامگی قابل ملاحظه‌ای در این فضا مشغول فعالیت هستند.

به گفته کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده، احتمال دارد که اکثر ICOها به عنوان اوراق بهادار طبقه بندی شوند که در این صورت، یا باید مطابق قوانین عمل کنند و یا اینکه بهای نافرمانی خود را بپردازند. این مسئله می‌تواند به صورت موردی تاثیر بدی بر روی سرمایه‌گذاران ارزهای دیجیتال داشته باشد.

در حال حاضر احتمالاً  آلت‌کوین‌ها هنوز هم برای یک سرمایه گذار کوتاه مدت عادی ریسک بسیار زیادی را به همراه دارند. این وضعیت، تا زمانی که بیشتر در مورد چگونگی تنظیم قوانین بدانیم، صادق است. بغیر از EOS و تلگرام، روند ICOها در سال ۲۰۱۸، با کاهش مواجه بوده است. تا جایی که حتی ممنوعیت فیسبوک در مورد تبلیغات ارزهای دیجیتال، با تغییر موضع مدیران آن، جای خود را به یک فرایند آزمایشی داده است: فیسبوک با یک بخش بلاک چینی در حال بررسی گزینه‌های موجود برای ساخت و راه اندازی بلاک چین خودش است! که این سناریوی خوبی برای یک بازی عادلانه نیست.

بیشتر بخوانید: فیس‌بوک تیمی را برای بررسی بلاک چین تشکیل می‌دهد

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

به دوره ثروتمندان دنیای کریپتو خوش آمدید: مایک نووگراتز دستکم ۴ میلیارد دلار در ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده است.

چطور می‌توان زمانی‌که یک ارز دیجیتال مثل بیت کوین متعلق به نهنگ‌هاست، آن را جدی گرفت؟ انگیزه من به عنوان یک میانسال، برای اهمیت دادن به آن، چه می‌تواند باشد؟ مهم نیست که فناوری پشت آن چقدر عالی باشد، اقتصاد خرد این جامعه بازی داده شده است. چطور می‌توانید در حالیکه مالکیت و حکمرانی یک ارز دیجیتال از اصول تمرکز زدایی، برابری و پست کاپیتالیسم پیروی نمی‌کند به آن اعتماد کنید؟

بیشتر بخوانید: چرا ارزهای دیجیتال و تمرکز زدایی اجتناب ناپذیر هستند؟

مهم نیست که بی‌عدالتی در ثروت چه لباس مبدلی بر تن داشته باشد، من خودم اعتقادی به آن ندارم. با توجه به اینکه اکثر ارزهای دیجیتال به نهنگ‌ها تعلق دارند، این برای بسیاری از شهروندان جهان که اهمیتی نمی‌دهند بیت کوین ارزش هزار دلاری، ۸هزار دلاری، یا صد هزار دلاری داشته باشد یک طنز تلخ است. ارزهای دیجیتال همان‌طور که امروز وجود دارند، نه تنها انگیزه کلاهبرداری و جرایم سایبری مانند هک صرافی‌های دیجیتال و فیشینگ را فراهم می‌سازند، بلکه حرص و طمع پول را در روان انسان مانند بیماری واگیرداری پخش می کنند که اگر مراقبش نباشید، می‌تواند شما را بسوزاند.

نتایج بدست آمده از نظرسنجی Wells Fargo/Gallup که در تاریخ ۲۷ جولای ۲۰۱۸ منتشر شده است، نشان می‌دهد که تنها ۲ درصد از سرمایه گذاران آمریکایی، صاحب بیت کوین هستند، این مسئله به این معناست که کمیاب بودن مصنوعی که بیت کوین ایجاد می کند، نمونه ای از تبلیغات ناسالم و جذابیت‌های توهم گونه‌ای است که بیشتر توسط حرص و طمع هدایت می‌شوند تا توسط تمرکز زدایی. این مساله برای آینده ارزهای دیجیتال مشکلاتی به‌وجود خواهد آوردی.

بیشتر بخوانید: چرا تمرکززدایی حائز اهمیت است؟

سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال اساساٌ باعث می‌شود که ثروتمندان از طریق دیگری ثروتمند بشوند. مگر اینکه این مورد را در نظر بگیرید که سرمایه گذاری شما، به بهبود وضعیت این سیاره کمک خواهد کرد. ولی با توجه به میزان کلاه برداری در ICOها، و معاملات مشکوک در فضای ارزهای دیجیتال، بدون شک باید پشتکار مستمری داشته باشید تا ارزش توکن هایتان از دست نروند. متاسفانه ما در حال حاضر، در دنیایی از اطلاعات و راهنمایی های نادرست زندگی می‌کنیم که ارزهای دیجیتال، باعث بزرگنمایی آن می‌شوند. تاکنون ارزهای دیجیتال به‌جای ارائه راه حل‌های مفید برای مشکلات در قلب سرمایه داری و پول، به عنوان یک شرور  عمل کرده‌اند.

منبع: medium

حرص و طمع؛ مشکلی که با بیت کوین داریم !

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

۳,۰۶۱ بازديد

ارز دیجیتال فقط یک هدف دارد و آن هم غیرمتمرکز کردن از طریق انگیزه‌های مالی است (جایزه و جریمه). یک بلاک چین بدون پاداش مالی درواقع یک پایگاه داده کند و بسیار پرهزینه است. در این دیدگاه دو تصور بسیار غلط درباره‌ی دلیل استفاده یک شرکت از بلاک چین وجود دارد. اولین اشتباه این است که برخی افراد باهوش بر این باورند که بلاک چین فقط در برخی موارد خاص مثلاً مسائل مالی کارآمد است. دومین عقیده این است که بلاک چین و بیت کوین باهم فرق دارند و این تکنولوژی بدون ارز دیجیتال هم قابل استفاده است.

هر دو دیدگاه یک موضوع مهم را جا می‌اندازند که دلیل اصلی به وجود آمدن این تکنولوژی است.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

 

من خودم در زمینهٔ ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده‌ام و این مقاله صرفاً نظر شخصی من است پس نباید آن را چشم و گوش بسته به عنوان یک مشاوره سرمایه گذاری بپذیرید. مبلغی را سرمایه‌گذاری کنید که می‌توانید ریسکش را بپذیرید و از دست دادنش هراسی ندارید همچنین قبل از هر سرمایه‌گذاری درباره پروژه مربوط تا جایی که می‌توانید مطالعه داشته باشید. فراموش نکنید: هر که بامش بیش برفش بیشتر. وقتی قرار است خودتان برای خودتان بانک داری کنید، یعنی از این به بعد خودتان مسئول پول‌های خودتان هستید.

حاکمیت و زیرساخت

بیایید از اول شروع کنیم. ارز دیجیتال به‌منظور غیرمتمرکز کردن دادوستد به‌صورت کاملاً خصوصی، بدون نیاز به مجوز و همتا به همتا ساخته شد. اگر هدف نهایی تعادل ساختارهای قدرت باشد، فناوری بلاک چینمی‌تواند در دو دسته‌بندی جداگانه مورد استفاده قرار گیرد.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

دسته‌ اول زیرساخت است. اگر قرار است یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز شود، نباید هیچ نقطه شکستی داشته باشد. و به‌منظور بی‌خطا بودن، هیچ دستگاه، سازمان، نود یا فردی نمی‌تواند مالک بیش از ۵۱ درصد شبکه یا قدرت هش باشد. (همان‌طور که بلاک چین بیت کوین بلندترین زنجیره را دارد که معیار آن میزان هش انجام شده است.)

همه ما می‌توانیم این موضوع را تأیید کنیم که برای داشتن یک سیستم غیرمتمرکز نیاز به زیرساختی غیرمتمرکز داریم و بهترین مثال آن یک ارز دیجیتال همتا به همتا است.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

دومین دسته‌ که نیاز است به آن توجه کنیم همان‌طور که قبلاً بارها به آن اشاره کردم حاکمیت است و این یعنی توانایی کاربران در تصمیم‌گیری برای شبکه. آیا کاربران به اجازه کسی نیاز دارند؟ آیا هرکسی می‌تواند در تصمیم‌گیری شریک باشد؟ نظر چه کسی اهمیت بیشتری دارد؟

اگر همه تصمیم‌گیری‌ها توسط گروه کوچکی از افراد انجام شود دیگر اهمیتی ندارد که زیرساخت شما چقدر غیرمتمرکز باشد.

برای این‌که کسب‌وکار ما کاملاً غیرمتمرکز شود باید از هر دو فاکتور زیرساخت غیرمتمرکز و حاکمیت غیرمتمرکز بهره بگیریم. شبکه‌ای که در آن هر کاربر شبکه در واقع مالک آن نیز هست، در این زمینه بیت کوین یک نمونه عالی است. هرچند اثبات کار مؤثر ترین راه برای توزیع شبکه نیست با این وجود بیت کوین غیرمتمرکزترین پروتوکل در حال کار است که تا به حال ساخته‌ شده.

بعضی ایده‌ها مانند گراف جهت دار مدور (DAG) آیوتا، یا ایاس (EOS)، کاردانو و … پتانسیل بهتر شدن در توزیع پول را دارند ولی از آنجایی که به تکامل نرسیده‌اند و هنوز در دست ساخت هستند ما روی بیت کوین تمرکز می‌کنیم.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

از طرف دیگر اتریوم به‌شدت به تأسیس کنندگانش وابسته است (به‌خصوص به ویتالیک) این چیز بدی نیست ولی دیگر نمی‌توانیم بگوییم که اتریوم درزمینهٔ تصمیم‌گیری به‌صورت کامل غیرمتمرکز است.

لازم است که بدانیم قدرت وابسته به توکن هاست، اگر موسسی بیشتر توکن هایش را بفروشد یا از بین ببرد مدیریت کاملاً غیرمتمرکز می‌شود و با آزاد کردن توکن ها مالکیت و رأی تأثیر گذارشان را در شبکه از دست می‌دهند.

شبکه

برای بررسی اینکه یک شبکه چقدر متمرکز با غیرمتمرکز است روش جالبی وجود دارد به نام «شاخص جینیبلاک چین» که معنی آن شاخصی برای بررسی توزیع پول (قدرت) است و تعیین می‌کند که هر فرد چقدر مالکیت دارد.

آیا ممکن است که بیت کوین یا کل بازار ارزای دیجیتال موجب این شوند که دارایی ۱ درصد مردم برابر با ۹۹ درصد دیگر افراد باشد؟ به نظر سؤال غیر منتظره‌ای نیست.آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

هرچند زیرساخت و مدیریت هر دو غیرمتمرکز هستند ولی از آنجایی که تعداد اندکی از افراد و مشتریان خاص مقدار زیادی بیت کوین دارند به‌راحتی می‌توان گفت که هنوز راه درازی در پیش رو داریم.

اما به نظر منطقی می‌رسد که حامیان اولیه و کسانی که سال‌های گذشته با خریدن بیت کوین و حمایت از آن امکان کار این تکنولوژی را فراهم کردند به خاطر ریسکی که کردند لایق پاداش بیشتری هستند. با این وجود این افراد باید راهی برای خرج کردن بیت کوین‌هایشان پیدا کنند وگرنه صرفاً داشتن بیت کوین بی فایده است. خوشبختانه به این ترتیب به‌مرور زمان ما شاهد تغییر در اداره‌کنندگان بیت کوین و تغییر در تواضع قدرت خواهیم بود.

معمولاً فاکتورهای دیگری نیز هستند که باید مدنظر گرفته شوند، مثل حساب‌های غنی از بیت کوین که سال‌ها بدون استفاده مانده‌اند یا سرمایه‌های کلانی که با فراموش کردن اطلاعات گم می‌شوند.

غیرمتمرکز کردن همه‌چیز

غیرمتمرکز کردن همه‌چیز. برای من این موضوع مثل یک شمشیر دو لبه است. هرچند اصلاً قصد کشیدن پای مکتب‌های فکری مختلف به این موضوع را ندارم، ولی از یک دیدگاه فلسفی می‌توانیم معنی تمرکززدایی را به خوبی درک کنیم.

مسلم است که این کار می‌تواند قدرت را به مردم بازگرداند، ولی به چه قیمتی؟

آیا درک این موضوع ساده است؟ چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ آیا واقعاً سودی برای ما دارد؟ آیا مردم واقعاً خواستار این هستند که کلی سختی را به جان بخرند تا درنهایت سیستم متمرکز موجود را به یک سیستم شخص به شخص تغییر دهند؟

مردم معمولاً به دو صورت تصمیم می‌گیرند:

  • بر اساس ارزش‌ها
  • بر اساس منافعشان

البته این نظر شخصی من است و برخی افراد ممکن است ارزش‌های دیگری داشته باشند. نکته مهم این است که اهمیت ندارد در چه جایگاهی هستید نهایتاً به این موضوع خواهید اندیشید که تغییرات چگونه می‌توانند برای شما سودآور باشند.

از نظر تکنولوژیکی مشخص است که چرا ما به سیستم‌های همتا به همتا نیاز داریم.

کافیست فقط یکی از ویدئوهای آندرس آنتونوپلس را تماشا کنید تا متوجه این موضوع شوید که چرا ما شدیداً به غیرمتمرکز سازی نیاز داریم. هرچند باید دید که از نظر جامعه‌شناختی منافع این کار ارزش دردسرهایش را دارد یا نه؟

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

مثلاً اگر شما در یک کشور توسعه یافته زندگی می‌کنید چرا باید به ارزهای دیجیتال نیاز داشته باشید؟ رسیدن به درک درستی از این موضوع که همیشه باید آمار سوابق اقتصادی و حساب‌های مالی خود را داشته باشید و از همه بدتر اینکه اگر چیزی را از دست بدهید راه برگشتی برای شما نخواهد بود سخت است. پول شما برای همیشه گم خواهد شد.

آیا چنین سیستمی می‌تواند کارآمد باشد؟

درست است که ما دیگر وابسته به بانک‌ها نخواهیم بود و از این قبیل مسائل. ولی آیا بهایی که برای آن پرداخت می‌کنیم سنگین نیست؟ از پول‌های رسمی و پشتوانه دار به ارزهای دیجیتال رسیدن به این معناست که ما باید فکرمان را به‌کار بیندازیم و مسئول دارایی‌های خودمان باشیم. هیچ دکمه‌ای برای شروع مجدد وجود ندارد، حداقل ازنظر زمانی با این حال آیا جامعه و اکثریت مردم ما آمادگی پذیرش چنین مسئولیتی هستند؟

پذیرش ارزهای دیجیتال بستگی به استفاده مردم دارد

اگر از بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال به‌عنوان سرمایه احتکار شده استفاده شود، از ماهیت آنها همین باقی خواهد ماند.

اینترنت قرار بود جایی باشد که افراد بتوانند آزادانه در آن معامله کرده و حرف‌هایشان را بزنند، نقش خودشان را داشته باشند و ایده‌هایشان را به اشتراک بگذارند حتی اگر کسی از آنها خوشش نیاید.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

با این حال هنوز هم در اینترنت موارد هولناکی از قبیل فیلم‌های مستهجن کودکان، قاچاق انسان و موضوعات ناگوار دیگری وجود دارد. همان‌طور که نمی‌شود جلوی این مسائل را گرفت ما هم نمی‌توانیم جلوی استفاده افراد جنایتکار از بیت کوین را بگیریم.

تنها کاری که از دست ما برمی‌آمد این بود که به منظور جلوگیری از دیده شدن این اتفاقات ناگوار از یک رابط اتصال سالم و درست به نام گوگل بهره بگیریم که جلوی چنین صفحاتی را بگیرد ( درگذشته رابط‌های دیگری با نام‌های آلتا ویستا و نت اسکیپ نیز وجود داشتند).

قطعا گزینه‌های دیگری نیز هست.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

همیشه افرادی وجود دارند که تنها تمایل به انجام کارهای خلاف دارند ولی باید به روی دیگر سکه نیز توجه کرد.

افرادی که به مؤسسات مالی دسترسی ندارند و نمی‌توانند در امور اقتصادی محلی یا جهانی مشارکت کنند، کسانی که در یک حکومت دیکتاتوری سخت‌گیر زندگی می‌کنند و حق نظر دادن ندارند، افراد ساکن کشورهایی که پولشان به خاطر سیستم غلط بانکی و یا فساد مالی دچار نوسانات شدید می‌شود.

می‌توانیم همان رویکردی را که نسبت به اینترنت داشتیم با ارزهای دیجیتال نیز داشته باشیم و شروع به ساخت پروژه‌های خصوصی در زمینه بلاک چین کنیم. بهتر است برای حفظ منافع سرمایه‌گذاران قوانینی را وضع کنیم. مانع از ورود افرادی به بازار شویم که دانش کافی یا سرمایه کافی برای مشارکت ندارند می‌شود گزینه‌های بیشتری نیز در فهرست قرارداد.

فقط به همین بسنده نکنیم

شاید فکر کنید که مبالغه می‌کنم. اما ساختن شبکه‌های بلاک چین خصوصی به‌منظور تنظیم مقررات بازارها یا درخواست برخی از شکل‌های مشارکت مشکلی ندارد.

دلیل اصلی اختراع ارز دیجیتال از ابتدا همین بوده است که به همه این اجازه را بدهد به‌منظور مشارکت هر کاری که می‌خواهند انجام دهند. اگر به قوانین پروتوکل احترام بگذارید و از آن اطاعت کنید شما نیز می‌توانید مشارکت کنید.

با قوانین مشکلی دارید؟ مهم نیست از شبکه بیرون آمده و وارد شبکه دیگری شوید. چه اهمیتی دارد؟

به خاطر می‌آورید؟ هدف اصلی ما از ابتدا هم داشتن حق انتخاب بوده.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

بله مسلماً بسیار نگران‌کننده است که باید مسئولیت تمام پول و دارایی‌های دیجیتالیمان بر عهده خودمان باشد. ولی اگر آنها را گم کنیم چه؟ اگر اتفاق بدی رخ بدهد؟ اگر خدایی نکرده کسی حساب مرا حک یا اسکم کند؟ اجازه بدهید خیالتان را راحت کنم، بالاخره یک اتفاق بد رخ خواهد داد. خوشبختانه نه همه اتفاقات بد ولی درنهایت یک یا چند تا از آنها. من قبلاً حک و اسکم شده‌ام و کلی تجربه از آن ماجراها نصیبم شده.

مثلا یکی از اشتباه‌هایم این بود که از فایل‌ها و اطلاعاتم برای یک مدت طولانی بک‌آپ نگرفتم.

اما نکته اینجاست که هر عملی عکس‌العملی در پی دارد به‌خصوص در دنیای دیجیتال. دوباره به‌دست گرفتن کنترل چیزی که متعلق به ما بوده کار ساده‌ای نیست، به‌خصوص حریم خصوصی داده‌ها و اطلاعات.

چرا باید راه دشوار را انتخاب کنیم و کنترل هر بخش از زندگیمان را خود به‌دست داشته باشیم، وقتی می‌توانیم به راحتی شرکت‌های مختلف را برای انجام آنها به‌کار بگیریم؟

ارزهای دیجیتال وجود دنیای را برای ما امکان‌پذیر می‌کنند که در آن ما بر اساس رفتار، زمان و توجهی که می‌کنیم نتیجه می‌گیریم و دیگر مسئله فقط به داشتن یک شغل ختم نمی‌شود. اگر شما سرمایه دیجیتالی داشته باشید که بشود به‌راحتی آن را به‌منظور مشارکت در یک شبکه بکار برد، چرا نباید از آن استفاده کنید؟

دیگر چه چیزی مهم‌تر از داشتن پول است؟

اگر بتوانیم این حقیقت را بپذیریم که هر سودی تاوانی دارد سپس می‌توانیم بررسی کنیم که چه چیزی به نفع ماست. آیا نفع ما به این است که یک شخص سومی صاحب و اداره‌کننده دارایی ما باشد و ما از این موضوع احساس امنیت کنیم؟
یا سیستمی که به ما اجازه می‌دهد خودمان مسئول نگهداری و امنیت دارایی‌مان باشیم و تازه بابت آن پاداش هم دریافت کنیم؟

اما چگونه به آن دست یابیم؟

من شخصاً فکر نمی‌کنم که برای بالا بردن اطلاعات و پذیرش مردم نیاز به راه‌اندازی پروژه‌های چند میلیارد دلاری عظیم داشته باشیم. چیزی که به درد ما خواهد خورد ایده‌های درست است که به ما نشان دهد بلاک چین چگونه می‌تواند هم برای مدیریت و هم برای زیرساخت، و همچنین برای توزیع سود بین تمام اعضای جامعه مورداستفاده قرار بگیرد. در حال حاضر ارزهای دیجیتالی از قبیل «استیمیت»، «بیت کلو» (Bitclave)، «نئو»، «بایننس»، «کاس»(Coss)، «کوکوین» (Kucoin) و بسیاری دیگر این کار را انجام می‌دهند.

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

اما باز هم کافی نیست.

چیزی که ما نیاز داریم پروژه‌هایی است که در درازمدت منافع داشته باشند مانند پروژه‌های زیرساختی و افرادی که روی بازدهی بیشتر متمرکز باشند. ما به یک طراحی فوق العاده و رابط‌های کاربری ساده به‌منظور بالا بردن سطح کاربرد پلتفرم‌ها نیاز داریم، به مردمی که انگیزه اقتصادی و اصول کار توکنیزه کردن هر کسب‌وکاری را بفهمند و همچنین به افراد کارکشته ای نیاز داریم که به به‌کارگیری ارزهای دیجیتال در زندگی روزمره اعتقاد و تسلط کافی داشته باشند.

ما باید معجزه ارزهای دیجیتال را گسترش دهیم نه فقط به این خاطر که پروژه «الف» یا «ب» ما را به سطح بالاتری می‌برد بلکه به خاطر کارهایی که تجارت و این‌گونه پروژه‌ها که زیرساخت‌ها را تقویت می‌کنند برای دنیا انجام می‌دهند.

ذهنتان را خالی و دوباره فکر کنید

نکته جالب اینجاست که بیت کوین و همه ارزهای دیجیتالی که در آینده به وجود خواهند آمد یک خواسته مشترک را برآورده خواهند کرد. دلیل اصلی این‌که چرا ما به بیت کوین احتیاج داریم این است که هرچقدر افراد بیشتری به سیستم جهانی اقتصاد اضافه می‌شود به همان میزان اقتصاد نیز رشد خواهد کرد.

شرکت‌ها رشد می‌کنند چون مردم پول برای خرج کردن دارند، مردم به خاطر داشتن منابع مالی جدید، داشتن راهکار برای مبادله و اندوختن ارزش آن پیشرفت می‌کنند و دولت‌ها زمانی پیشرفت می‌کنند که مردم شادتر هستند و به فرصت‌های بیشتری برای درآمدزایی دسترسی دارند.

این‌که چرا ما به ارزهای دیجیتال احتیاج داریم کاملاً مشخص است.

منبع: Ccn

آیا ما واقعاً به بیت کوین و ارزهای دیجیتال نیاز داریم؟

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

۳,۰۶۲ بازديد

اعتماد فرضیه‌ای درباره رفتارهای آینده دیگران است. این عامل، در واقع یک رویکرد مرتبط با آینده است، تا زمانی که آینده، به رفتار و اعمال دیگر وابسته باشد. و از طرفی، یک نوع شرط‌بندی است که در آن نگران عدم کنترل زمان و اطرافیانتان نباشید. (لارنس کورنو)

در این مقاله ما از معاملات تجاری میان مردم استفاده می‌کنیم تا بفهمیم که اعتماد، در طول تاریخ چگونه تکامل‌ یافته است. همچنین ما با بهره‌گیری از چهارچوب علم عصب‌شناسی، ساختار اعتماد را درک کرده و از پیامدهای این تکامل آگاه می‌شویم.

کمی در مورد عصب‌شناسی پایه‌ای اعتماد

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

در ساختن ساختار اعتماد در مغز ما تشکیلات پیچیده‌ای وجود دارد. در یک تمرین ساده از فرایند مغز در سطح بنیادی، میزان تردید در مورد رفتار دیگران وابسته به عوامل زیر است:

• اطلاعات کنونی حواس توسط تالاموس تصفیه‌شده و به‌عنوان یک ورودی به قسمتی دیگر از مغز منتقل می‌شوند.

• زمینه ارزیابی: هیپوکامپ اطلاعاتی را درباره بافت و زمینه‌ای که ارزیابی را در آن انجام می‌دهیم به ما ارائه می‌دهد. این یک ورودی مربوط به گذشته است.

قشر اوربیتو فرونتال سیگنال‌ها را از دیگر بخش‌های دستگاه کناره‌ای که مربوط به مجازات و پاداش هستند، جمع‌آوری می‌کند و ارزش عاطفی این اطلاعات ارائه می‌دهد. این همان خروجی متوسط است.

• کنش وری عاطفی: بسته به شرایط، مکانسیم های عاطفی می‌توانند در دستگاه کناره‌ای فعال شوند که این امر بر روی ارزیابی ما تأثیر می‌گذارد. در این مورد بادامه مثال خوبی است. این یک ورودی دیگر است.

• قشر پیش پیشانی: ورودی‌های پیشین به قسمت‌هایی از مغز که وظیفه تصمیم‌گیری را بر عهده‌دارند می‌رسند. در این قسمت یکی از تخصصی‌ترین بخش‌های مربوط به استدلال یعنی ناحیه خلفی جانبی و همچنین ناحیه ونترومدیال که متخصص ارزیابی عاطفی و رفتارهای اجتماعی است، وجود دارند. بنابراین چندین خروجی میانی برای ما حاصل می‌شود.

این خروجی‌های میانی، همگی از خروجی‌های نهایی که وظیفه تنظیم سطح اعتماد نسبت به رفتارهای دیگران را دارند، پیروی می‌کنند و درنتیجه باعث می‌شوند که ما هر طور که بخواهیم تصمیم بگیریم. واضح است که پیچیدگی این امر بسیار بیشتر از چیزی است که توضیح داده شد اما همین‌قدر هم برای دانستن چگونگی شکل‌گیری اعتماد کفایت می‌کند.

هزاران سال با دادوستد

بیاید کمی در مورد دادوستد در مصر، در سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد سخن بگوییم. فرض کنیم دو شهروند بخواهند کالا مبادله کنند. ما شرایط متفاوتی را مطرح می‌کنیم:

از قبل تجربه دادوستد همان کالا در میان آن دو نفر وجود دارد.

در این حالت به خاطر پیش‌زمینه‌ای که از قبل ایجادشده است، ارزیابی اعتماد در مورد عدم اطمینان به کالا (مثلاً نحوه نگهداری از کالا) بسیار ساده است. طبق نتایج قبلی و همچنین عواملی که در بالا توضیح داده شد،. ما ارزیابی خود را انجام می‌دهیم.

هیچ تجربه قبلی از مبادله کالا به کالا در میان آن‌ها وجود ندارد اما تجربه دادوستد کالاهای دیگر را دارند.

در این حالت، عدم اطمینان افزایش می‌یابد زیرا آن‌ها کالایی جدید را مبادله می‌کنند و هرچند که به یکدیگر اعتماد دارند اما بازهم لازم است تا ارزش کالاها را بسنجند. پس عدم اطمینان بیشتر می‌شود.

تجربه‌هایی از این نوع دادوستد در فرهنگ قبیله‌شان وجود دارد. اما آن‌ها همدیگر را نمی‌شناسند. خاطرات مربوط به معاملات قبلی در عدم اطمینان آن‌ها به یکدیگر نقش به سزایی دارد اما چون آنها همدیگر را نمی‌شناسند، دستگاه کناره‌ای و قشر پیش پیشانی ونترومدیال به‌سختی کار می‌کنند. بنابراین، در این حالت نتیجه به چندین عامل غیرمنطقی بستگی دارد.

هیچ تجربه قبلی از این دادوستد وجود ندارد و آن‌ها همدیگر را نمی‌شناسند.

این نامطلوب‌ترین حالت است. در این مورد عدم اعتماد به بالاترین حد خود می‌رسد.

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

مشاهده کردیم که موتور تولید اعتماد (بار شناختی) در آن روزها خیلی کار می‌کرد و درواقع ایجاد اعتماد به خاطر سطح بالای عدم اطمینان در میان مردم، کار خیلی سختی بود.

هزاران سال با سکه

ضرب اولین سکه به قرن یکم قبل از میلاد، در ترکیه کنونی برمی‌گردد. همانطور که دیدیم، دادوستد خیلی پیچیده بود بنابراین سکه به شکل آهنی که ارزش ثابتی رویش حک‌شده بود و به ارزش کالاهای دیگر اشاره می‌کرد، متولد شد.
سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

بیاید تصور کنیم که در امپراطوری هخامنشی در قرن یکم قبل از میلاد حضور داریم. داریوش اول دستور ضرب سکه‌هایی به نام دریک را صادر می‌کنند. یک کاسب می‌خواهد یک کیسه گندم را خریداری کند و سپس به دادوستد بپردازد. این فرد با سکه‌هایش به بازار می‌آید. گندم قیمت ثابتی را برحسب دریک دارد و پس از یک قرارداد محکم معامله شکل می‌گیرد. باید متذکر شد که سکه میزان عدم اطمینان در معامله را کاهش داد.

بنابراین اعتماد در میان مردم افزایش یافت. این‌ها دلایل کاهش بی‌اعتمادی در دادوستد هستند:

۱- بار شناختی کم‌تر بود زیرا ارزش کالا به‌صورت ذهنی ارزیابی نمی‌شد.

۲- ثبات ارزش سکه موجب می‌شد که هر وقت بخواهید ارزش آتی آن را بسنجید، بار شناختی کمتری را متحمل شوید.

۳- عدم اطمینان به اعتبار خریدار در اولین معامله حذف می‌شد.

سکه به کاهش بار شناختی مربوط به شکل‌گیری اعتماد کمک کرد و بنابراین موجب افزایش حجم معاملات تجاری شد.

سیاست‌ها و مقررات تجاری

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

بگذارید موضوع معاملات تجاری را ادامه دهیم، اما پیش از آن بیاید به جمهوری ونیز در قرن پانزدهم قبل از میلاد برویم. در این دولت‌شهر، یک نهاد به نام مجلس سنا وجود داشت که در کنار مسائل دیگر، مسئولیت امور تجاری را نیز بر عهده داشت. مجلس سنا دستورالعمل‌ها و قوانین سخت‌گیرانه‌ای را به وجود آورد که تجارت و کسب و کارها را کنترل می‌کرد. بنابراین آن‌ها جریانی مداوم از سکه‌ها را برای پشتیبانی از این مقررات ایجاد کردند.

این واسطه ایده آل (سکه) تاجران خارجی را قادر ساخت تا در بازار ونیز حضور داشته باشند.

اکنون معامله‌ای را میان یک تاجر خارجی و یک کاسب ونیزی تصور کنید. وجود یک چهارچوب قانونی که موردحمایت نهادی به نام مجلس سنا بود، موجب ایجاد دانشی مشترک درباره حقوق و وظایف مربوط به معاملات می‌شد. آن‌ها می‌دانستند که اگر مشکلی پیش بیاید، همیشه گزینه‌ای برای احیای دوباره سرمایه‌شان وجود دارد.

از دیدگاه علم عصب‌شناسی، در هزاران سال پیش، بار شناختی باید به‌جای کاهش اعتماد، همین اعتماد را ایجاد می‌کرد.

سازمان‌ها و مؤسسات در طول قرن

طبق گفته داگلاس نورث (Douglas North) سازمان‌ها و مؤسسات محدودیت‌هایی هستند که برای شکل‌دهی به تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی طراحی شده‌اند. آن‌ها شامل دو نوع محدودیت هستند، یک نوع، محدودیت‌های غیررسمی مثل محرمات، عادت‌ها، سنت‌ها و … و نوع دیگر، محدودیت‌های رسمیمانند قوانین حقوق مالکیت و…

بیشتر بخوانید: مروری بر تاریخ ۷ هزار ساله‌ی اعتماد با مایکل کیسی

از قرن‌های اخیر تا به حال، سازمان‌ها و مؤسسات، تکامل‌یافته تر و یکپارچه‌تر شده‌اند. موفقیت آن‌ها، از یک طرف به خاطر این است که تلاش کردند تا ضوابطی را ایجاد کنند و میزان عدم اعتماد را کاهش دهند و از طرف دیگر ساختار انگیزشی را به وجود آوردند که موجب رشد معاملات تجاری شد.

درزمینهٔ تجاری، اهمیت وجود یک نهاد تجاری یا قضایی موجب شکل‌گیری اطمینان بیشتری در معاملات می‌شود.
از طرفی دیگر این اطمینان و اعتماد، از مردم به سازمان‌ها و مؤسسات منتقل شد. اما در این مورد، علاوه بر مؤلفه های منطقی و عقلانی (قوانینی که موجب مجازات افراد خاطی می‌شوند)، همچنین یک بار عاطفی نیز وجود دارد که با تصورات افراد از سازمان‌ها و مؤسسات ارتباط دارد.
برخی از نویسندگان مانند هراری، از یک «واقعیت درونی» سخن می‌گویند که از دیدگاه روانشناسی، سازمان‌ها و نهادهای رسمی را حمایت می‌کند.

قرن بیستم

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

اوضاع اقتصادی در قرن بیستم و اواخر قرن نوزدهم تقریباً یکسان بود. میزان تراکنش‌ها در سطح تجاری به‌صورت چشمگیر افزایش یافت. دومین انقلاب صنعتی جرقه‌ای برای ایجاد طوفانی شدید بود. صنعت به تزریق سرمایه‌های عظیمی احتیاج داشت و اینجا جایی بود که پیوند محکمی میان صنعت و بانک‌ها ایجاد شد. بانک‌ها وام‌های بلندمدت دادند و حتی به‌عنوان سهام‌دار سرمایه‌گذاری کردند.

جالب است بدانید که اعتماد چگونه از مردم به نهادها و سازمان‌ها منتقل شد. تا جایی که سرمایه‌گذاران در قرن نوزدهم این حق را به کارگزارانشان می‌دادند تا ثروتشان را در شرکت‌هایی که نمی‌شناختند سرمایه‌گذاری کنند.

علی‌رغم آشفتگی‌های موجود در قرن بیستم حتی در سطوح نهادی و سازمانی، ارزش‌های مرتبط با مدل ملت، دولت بسیار تقویت شد. بنابراین این ارزش‌ها، در نهادهایی که از آن‌ها حمایت می‌شد جای گرفتند.

بیشتر بخوانید: تاریخچه پول و آینده بیت کوین

قرن بیست و یک، افول سازمان‌ها و مؤسسات

قرن بیست و یکم، قرن تغییر جهت به سمت مدل‌های دیگر است. هر تغییر جهت به یک بحران می‌انجامد. درواقع بحران ارزش‌ها بسیار مشهود است و تأثر عمیقی بر نهادها و سازمان‌ها دارد. این روال تکرار می‌شود و این بار مشکلات درون‌سازمانی ارزش‌ها را تحت تأثر قرار می‌دهند.

حقیقت این است که اعتماد در سازمان‌ها و مؤسسات به‌شدت کاهش‌یافته است. چنین روالی در طول تاریخ، مسئله تازه‌ای نیست اما در موارد دیگر سیستم تشویقی برای پیشرفت، موجب تعالی و احیای این اعتماد می‌شد. در جهانی که به‌شدت (از نظر اقتصادی) قطبی‌سازی شده است، همه کشورها سیاست‌های تشویقی را در اختیار ندارند بلکه این سیاست تنها در اختیار دو یا سه کشور قرار دارد.

این عدم اعتماد مشهود در نهادها و سازمان‌ها، مشکل بسیار بزرگی است زیرا جامعه و سعادت ما به آن بستگی دارد. درواقع تلاش هزار ساله برای انتقال اعتماد به یک نهاد مشترک در حال آزمایش شدن است.

عدم وجود اطمینان و اعتماد در سازمان‌ها و مؤسسات، بار شناختی بیشتری در افرادی که معاملات تجاری را انجام می‌دهند، به وجود می‌آورد.

قرن بیست و یک، بلاک چین و اعتماد توزیع‌شده

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

ما نمی‌دانیم که در سال‌های آینده چه پیش خواهد آمد، اما اکنون می‌دانیم که در معادله اعتماد نوعی تکنولوژی ظاهر شده است که می‌تواند الگوها را تغییر بدهد.

تاکنون ما همیشه به یک نهاد ثالث برای قانون‌گذاری نیاز داشته‌ایم، مثلاً در بخش معاملات تجاری. در این مورد اعتماد ما به مؤسسات بانکی سپرده می‌شود. اما بلاک چین در این زمینه، دری را به روی تغییر گشوده است. به لطف تکنولوژی، امکان انتقال مشروعیت معاملات به اعضای شبکه بلاک چین به‌صورت کاملاً شفاف فراهم شده است. درواقع می‌توان گفت که این تکنولوژی، اعتماد را غیرمتمرکز ساخته است زیرا این خود کاربران هستند که به شیوه‌ای کاملاً مطمئن و از طریق الگوریتم‌های ریاضی معاملات را تأیید می‌کنند.

برای به پیاده‌سازی گسترده بلاک چین چقدر انتظار بکشیم؟ فعلاً برای این کار خیلی زود است.

بیشتر بخوانید: مفهوم کلمه «اعتماد» در بلاک چین

برخی از مسائلی پیاده‌سازی بلاک چین را کمی سخت می‌کنند:

• بلاک چین تکنولوژی است که فعلاً در سن بلوغ خود قرار دارد و خیلی طول می‌کشد تا بتوان آن را به‌طور گسترده به‌کار گرفت.

• تصور کنید که برای انجام معاملات دو گزینه پیش روی شما قرار داده می‌شود. یکی از گزینه‌ها انجام معامله با دلار و یا یورو است، و گزینه دیگر معامله با بیت کوین است. به‌طور قطع شما گزینه اول را انتخاب خواهید کرد و این مسئله به خاطر آن است که ایجاد اعتماد درزمینهٔ تکنولوژی روندی نسبتاً طولانی و زمان‌بر است. برای مثال پرداخت امن تجارت الکترونیک را به خاطر بیاورید.

• و بالاخره بیایید در مورد پرداخت آنلاین فکر کنیم. در حقیقت ما از پرداخت آنلاین استفاده می‌کنیم چون سازمان‌ها و مؤسسات مختلف درزمینهٔ تکنولوژی اعتمادسازی کرده‌اند و چون در تجارت آنلاین اعتماد قرار داریم، حتی اگر از تکنولوژی آگاهی چندانی نداشته باشیم بازهم اعتماد می‌کنیم. بنابراین، مؤسسات و سازمان‌هایی که در این زمینه فعالیت دارند باید این فناوری را گسترش و ارتقا بدهند.

• اجازه بدهید به موضوع خودمان برگردیم، به نظر شما چه اتفاقی بر سر بار شناختی لازم برای ایجاد اعتماد و انجام یک معامله اقتصادی، مثلاً معامله با بیت کوین، می‌افتد؟ بسیار واضح است که امروزه میزان این بار شناختی، به خاطر بی اعتمادی‌هایی که بیت کوین را احاطه کرده است بیشتر می‌باشد. اما اگر ارزهای دیجیتال در نظام بانکی جهان مشروعیت پیدا کنند، ما در مورد موضوعی دیگر بحث خواهیم کرد.

به هر حال اگر کاهش مؤسسات بانکی ادامه پیدا کند، شاید تکنولوژی‌های مشتق شده از بلاک چین به همراه سازمان‌ها و مؤسسات جدید گزینه‌های قابل اجرایی را ارائه دهند، از ضربه نهایی تا یک انقلاب واقعی در سیستم مالی و اقتصادی.

منبع: medium

سیر تکاملی عامل اعتماد؛ از داد و ستد تا بلاک چین

تتر با معرفی شریک بانکی خود به شایعات پایان داد

۳,۰۴۳ بازديد

شرکت سازندهٔ ارز باثبات تتر (USDT) در طی بیانیه‌ای به تاریخ اول نوامبر، اعلام کرد که شریک بانکی جدیدی پیدا کرده است و با مهر تأییدی بر شایعات موجود، مشخص شد که شریک اعلام‌شده، بانک Deltec در باهاماس است.

شرکت تتر که پس از جدا شدن از موسسهٔ مالی Noble Bank که شریک مالی قبلی این شرکت بود، تحت تبلیغات منفی و اتهامات زیادی قرارگرفته بود، در بیانیهٔ منتشرشده اعلام کرده است که تمام موجودی این توکن، توسط دلار امریکا، پشتیبانی می‌شود.

تتر با معرفی شریک بانکی خود به شایعات پایان داد

در این بیانیه ذکرشده است: تمامی توکن های USDT موجود در بازار، به‌طور کامل توسط دلارهایی که به‌طور امن در حساب‌های بانکی ما پس‌انداز شده‌اند، پشتیبانی می‌شوند.

با وجود اینکه خبر این معامله از چندین هفته پیش، عمومی شده بود، شرکت تتر توضیح داد که این بانک پس از بررسی دقیق شرکت، موافقت خود را برای این سپرده‌گذاری اعلام کرده است. همچنین در ادامهٔ این بیانیه ذکر شده است که:

این بررسی، به‌ویژه شامل تجزیه‌وتحلیل فرآیندهای مالی، سیاست‌ها و روند کلی، بررسی کامل سابقهٔ سهامداران، ذی‌نفعان نهایی و کارمندان شرکت تتر، و ارزیابی توانایی ما برای حفظ پشتیبانی دلاری توکن ها در هرلحظه، و سیاست‌های مدیریتی خزانهٔ تتر بوده است.

توکن USDT در زمان نگارش این خبر، به‌طور گسترده‌ای نوسانات اخیر خود را بهبود داده و با مقدار کمی کاهش از مبلغ ۱ دلاری خود، در حدود قیمت ۰٫۹۹۸ دلار، معامله می‌شود.

بیشتر بخوانید: شرکت تتر ۵۰۰ میلیون USDT را از بین برد !

پس از پخش شایعات گسترده‌ای در رابطه با پرداخت بدهی صرافی Bitfinex، و اینکه رئیس اجرایی هر دو نهاد، مشترک است، میزان مبادلات USDT در بازار ارزهای دیجیتال، اخیراً به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش‌یافته بود.

در همین حال، صنعت ارزهای باثبات، در ماه‌های اخیر شاهد رشدی با سرعت‌بالا بوده و جریان کوچکی از رقابت ارزهای باثبات مبتنی بر دلار امریکا به وجود آمده، که در ماه اکتبر، مسیر خود را به صرافی‌های مطرحی چون OKEx و Huobi هموار نموده‌اند.

منبع: cointelegraph

تتر با معرفی شریک بانکی خود به شایعات پایان داد

روسیه ارز دیجیتال خود را خواهد ساخت !

۳,۰۱۶ بازديد

بنا به گزارش شبکهٔ رادیویی Govorit Moskva روسیه، به تاریخ جمعه دوم نوامبر، رئیس کمیتهٔ دولتی روسیه در بازارهای مالی اعلام کرده است که این نهاد در نظر دارد ارز دیجیتال دولتی خود را با پشتوانه روبل روسیه راه‌اندازی کند.

آناتولی آکساکوف، رئیس این کمیته، در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد افزایش بدهی خانوار با اطمینان اعلام کرد که دولت روسیه یک ارز دیجیتال را پشتیبانی خواهد کرد ولی این ارز مبتنی بر روبل روسیه خواهد بود. همچنین معاونت این کمیته بیان کرد که سکهٔ موردنظر بر بستر بلاک چین ساخته‌شده و با نسبت یک به یک توسط ارز روبل پشتیبانی خواهد شد.

آکساکوف با بیان اینکه این ارز دیجیتال توسط مقدار مشخصی از سپردهٔ بانکی پشتیبانی خواهد شد، مدل ساخت این ارز را توضیح داد. همچنین در راستای این هدف، یک موسسهٔ بانکی به صدور مقدار مشخصی از آن با استفاده از فناوری بلاک چین منصوب شده است و این ارز به نسبت یک به یک پایبند خواهد ماند.

روسیه ارز دیجیتال خود را خواهد ساخت !

بنا به خبرگزاری Mskagency که مقر آن در مسکو قرار دارد، نظر به اینکه این ارز دیجیتال با پول نقد پشتیبانی می‌شود، رئیس این کمیته اظهار داشته است که این ارز دیجیتال توسط بانک مرکزی منتشر خواهد شد. درنتیجه، آکساکوف خاطرنشان کرد که کاربرد تکنولوژی بلاک چین به لحاظ انتشار «پول رمزنگاری شده» امیدوارکننده است.

در اواخر ماه اکتبر، آکساکوف عنوان کرده بود که ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیت کوین و اتریوم، از آنجایی که هیچ پشتوانه‌ای ندارند، به «آینده‌ای پوچ» محکومند. وی همچنین افزود که این مسئله، دلیل اصلاح پیش‌نویس قانون مربوط به دارایی‌های مالی دیجیتال بود که تعریف ماینینگ را از قلمرو اجرایی آن حذف نمودند.

ایده راه‌اندازی ارز دیجیتال دولتی روسی با عنوان روبل رمزگذاری شده (CryptoRuble) در اوایل سال ۲۰۱۸، توسط انجمن بلاک چین و ارزهای دیجیتال روسیه (RACIB) اعلام شده بود که بر اساس پیش‌بینی این انجمن، این سکه در اواسط سال ۲۰۱۹ به بهره‌برداری خواهد رسید.

با این حال، اخیراً Sergey Glazyev، مشاور رئیس‌جمهور روسیه، ادعا کرده است که هیچ حرکت خاصی در این مورد وجود نداشته و ابزار برنامه‌ریزی شدهٔ موجود، می‌تواند اجازهٔ انتشار بسیار سریع این ارز دیجیتال را فراهم سازد.

منبع: Cointelegraph

روسیه ارز دیجیتال خود را خواهد ساخت !

غول صنایع هند اولین تراکنش مالی خود را با بلاک چین انجام داد

۳,۰۴۵ بازديد

شرکت صنایع ریلاینس، بزرگترین شرکت بخش خصوصی هند، با موفقیت اولین تراکنش مالی خود را با فناوری بلاک چین انجام داد.

برای اولین بار در صنعت، این تراکنش مالی بین بخش نفت و انرژی شرکت خوشه‌ای ریلاینس و شرکت آمریکایی توزیع‌کننده مواد شیمیایی تریکون انرژی صورت گرفت.

با استناد به خبر منتشر شده از سوی HSBC هند، این تراکنش همتابه‌همتا در بستر بلاک چین R3 Corda انجام شده است. در این خبر بلاک چین کوردا به عنوان یک برنامه‌ به اشتراک گذاشته شده واحد به جای سیستم‌های دیجیتالی بسته‌ای که برای طرف‌های قرارداد متفاوت است و در سرتاسر جهان گسترش یافته، معرفی شده است.

همچنین بخوانید: ۱۹ صنعت بزرگ که بلاک چین آن ها را متحول خواهد کرد

در این تراکنش، بانک HSBC و شعبه بروکسل بانک بزرگ ING اعتبارنامه محموله منتقل شده بین دو شرکت انرژی را در قالب کاملاً دیجیتالی صادر کردند. در مقایسه با بازه زمانی ۷ الی ۱۰ روزه که برای طی کردن مراحل فرایند ارسال اسناد و مدارک نیاز است، این راه‌حل بلاک چینی تراکنش‌ها را در کمتر از یک روز انجام می‌دهد.

غول صنایع هند اولین تراکنش مالی خود را با بلاک چین انجام داد

به نحو قابل تأملی در این اطلاعیه آمده است:

این تراکنش استفاده تجاری و عملیاتی از بلاک چین را به عنوان جایگزینی برای اسناد و مدارک کاغذی مبادلات متداول تایید می‌کند.

اعتبارنامه این تراکنش از سوی بانک ING برای تریکون انرژی آمریکا به عنوان واردکننده و از طرف بانک HSBC هند که از سوی صنایع ریلاینس به عنوان بانک مذاکره کننده بود به عنوان صادرکننده، عرضه شد.

هیتندرا دیو ،مدیر بانک هندی HSBC، با تاکید بر روی تاثیر متحول‌کننده فناوری بلاک چین در معاملات مالی اشاره داشت:

استفاده از بلاک چین قدم بزرگی در راستای دیجیتالی کردن معاملات است. بهره‌وری که این امر در مبادلات مالی دارد، با کاهش هزینه‌های معامله و زمان انجام تراکنشات مالی، پتانسیل بالقوه‌ای با آزاد کردن نقدینگی در اختیار کسب‌وکارها می‌گذارد.

منبع: ccn

غول صنایع هند اولین تراکنش مالی خود را با بلاک چین انجام داد